کبک آگاه است

>>>>~~~~~.....:::::نا آرامی در ایران پس از اعلام نتایج انتخابات:::::.....~~~~~<<<<<

کبک آگاه است

>>>>~~~~~.....:::::نا آرامی در ایران پس از اعلام نتایج انتخابات:::::.....~~~~~<<<<<

( خروج 750 میلیون دلار ارز برای واردات برنج )

روزنامه اعتماد: آغاز شهریسال 1388، به معنای پایان فصلی خستگی ناپذیر از فعالیت های کشاورزان برنجکار غالب برنجکاری های کشور است.

گرچه هنوز کار برداشت به پایان نرسیده و در استان های جنوبی نیز فعالیت همچنان ادامه دارد، لکن به واقع برداشت برنج در بیش از 90 درصد اراضی برنجکاری کشور به پایان رسیده است ولی در چه شرایطی و در چه وضعیت و موقعیتی؟

نگرانی از گرسنه ماندن ملت عزیز اسلامی مان دولت محترم را واداشت تا در طول سال های 1385 ، 1386 ، 1387 و نیمه اول سال 1388 مبادرت به واردات رسمی حدود چهار میلیون تن برنج به کشور کند، که اگر واردات از کانال های غیررسمی را نیز به آن بیفزاییم، می توان مطمئن بود، حداکثر پنج میلیون تن برنج در طول این ایام وارد کشور شده است. در طول همین سال ها، برنجکاران تلاشگر، نستوه و خستگی ناپذیر نیز توانستند- به رغم بی مهری های طبیعت- حدود 9 میلیون تن برنج تولید کنند. به این ترتیب مجموعه برنج های موجود در کشور- طبق آمار رسمی و بدون لحاظ داشتن واردات غیررسمی- به حدود 14-13 میلیون تن بالغ شد. اما نگاهی به مصرف، ذخیره بیش از اندازه در انبارها و آنچه در سال 88 بر انبارداران و کارخانه داران گذشت، نشانگر این واقعیت است که بدون شک میزان مصرف سرانه برنج کشور بین 36 و حداکثر 38 کیلوگرم در سال بوده است.. یعنی نیاز کشور در این ایام، حداقل ده میلیون و هشتصد هزار تن و حداکثر یازده میلیون و چهارصد هزار تن برنج بوده است.

با یک حساب سرانگشتی مشخص می شود که تا نیمه اول سال 1388 و به فرض قطع واردات برنج از آغاز شهریور 1388، حدود و بالغ بر حداقل 5/2 میلیون تن برنج مازاد وارد کشور شده است (اگر واردات غیررسمی را محاسبه نکنیم.)

در صورت فرض نرخ متوسط جهانی برنج های خریداری شده در طول این سال ها به میزان 300 دلار در هر تن (و بدون احتساب هزینه های تخلیه، بارگیری به کامیون ها، ارسال به مناطق و انبارداری و خسارت های حاشیه یی) ارز خارج شده از کشور- در طول این مدت- حداقل 750 میلیون دلار خواهد بود.. یعنی رقمی معادل 740-730 میلیارد ریال. تفسیر این اتفاق را بر عهده خودتان می گذارم. و صد البته فراموش نشود که عدم دسترسی به آمار دقیق و مطرح کردن میزان مصرف سرانه 44 کیلوگرم در سال، به جای 36 کیلوگرم، باعث شد در نیمه اول سال 1388 شاهد از بین رفتن و ضایعات فراوان برنج در شمال کشور باشیم و شاید هم در انبارهای دیگری در سراسر کشور که قابل آماربرداری نیستند.

حال، سوال این است که چه باید کرد؟ به دنبال مقصر گشتن، حاصلی ندارد جز انگ تشویش اذهان خوردن، نشر اکاذیب و این گونه اتهامات... و بعد هم یک دادگاه و دادرسی و بی سرانجام ماندن کار و فراموش شدن اصل قضیه 

 

نمی دونم چرا برنج کار ها فریادی سر نمی دن یا اگر فریاد می کنن آرام است

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد