کبک آگاه است

>>>>~~~~~.....:::::نا آرامی در ایران پس از اعلام نتایج انتخابات:::::.....~~~~~<<<<<

کبک آگاه است

>>>>~~~~~.....:::::نا آرامی در ایران پس از اعلام نتایج انتخابات:::::.....~~~~~<<<<<

دستغیب خامنه ای را خائن نامید و از او خواست توبه کند

آیت الله دستغیب طى سخنانى در شیراز 

 خامنه ای را خائن نامید و و از او خواست توبه کند.

سخنان آیت الله دستغیب: خوب این آخ ظلمه
که، حالا یکى چماق زد توى سرتون مگه شما چه
کار کردید گفتند بیا تو انتخابات شرکت
بکن، ما هم کردیم، حالا این چماق داره
مىزنه توى سرش، این ظلم نیست. میگه حرف
نزنیم، براى چى حرف نزنیم. خوب چیزى که
مىبینیم، چیزى که مىدونیم، حرف نزنیم،
خوب بنده خدا نگوید بیاید شرکت کنه تو
انتخابات دیگه وقتى آمد شرکت کرد چرا
مىزنیدش، چماق مىآد توى سرش براى چى
عکسهایش هست، همه چیزاش هست، ما که
بىدلیل حرف نمىزنیم، همهاش هست. این
ظلمه، (مال الظالمین) هر مسلمانى… خوب
بنده خدا چه گناهى کرده، حالا جلوى مردم
نزن لااقل ببرش اون زیرو، ببرش توى اون چى
میگن، شکنجهگاه، نمىدونم کجا، کجایند
اسمش، لااقل ببرش اون زیره بزنش، چرا جلوى
مردم مىزنى توى سرش، خوب این براى چیه،
دندونهاشو مثلاً مىشکنى، آخه این چه
کاریه، مگه ما مسلمان نیستیم، خوب اینها
خودشون رو مسلمان مىدونند ما رو مرتد
مىدونند. این حرف شما که شما مىزنید. به
ما مىگویى تو مرتدى، خودش… خوب (نهن ا… )
مىگه ما بچههاى خدا هستیم. ما احبا الله
هستیم. تو خودت اهل بهشتى اون وقت بنده که
دارم نصیحت مىکنم من شدم اهل جهنم، یا
اینها شدند اهل جهنم. مسجد ما مسجد ضرار
شده؟ نافهم، خوب این چه حرفیه کهدارى
مىزنى، این چه به اصطلاح ظاهرى کهدارى
مىرى، به جهنم مىرى اما بهشتیها رو ما
اهل جهنم هستیم. یکى هم خائن، کسى که خیانت
مىکنه، خائن به کسانى که امانتدار
نیستند، اینها. بهشون نمىرسه. خوب
مىآیید رأى مردم رو مىگیرید، اون وقت
اونها را پاره مىکنید، صندوقها رو
مىریزد توى گاودونى هر جا، اینها را باید
ببرى یک جایى که دونه دونه بشمارى، خوب
اینها چیزهایى بوده که چهار تا عکسهاشو
گرفتند. چهارتا از این صندوقها، حالا چهار
تا براى نمونه، که ازش گرفتند که قائمش
کرده بودید. چند تا آدم فهیم و
درستکارآمدند گفتند، اعتنا نمىکنید به
رأى مردم، توى امانتدارى، تو اهل بهشتى
اون وقت ما اهل جهنم هستیم. تو سید هستى اما
ما سید نیستیم. خوب آخه این چه حرفهایى است
دارید مىزنید. والا به خدا، نمىخواهد
صلوات بفرستید. خلاصه این هم یک عده از
کسانى که امانتدار نیستند، خائنند. خائن
به ملت معنىاش چیه دیگه؟ خوب خیانت کرده.
اون وقت ما داریم مردم رو ارشاد مىکنیم
داریم حرف مىزنیم مىگوییم مردم به
مسلمان باشید، گناه نکنید، اون وقت ما
بهمون مىگویند که بله شما چه هستید، چه
هستید، ولى تو کهدارى دسته به دسته رو به
جهنم مىبرى. دارى اینها رو نامسلمان
مىکنى، . مىآیند مىروند بىنماز
مىشوند. یا مىروند بابى مىشوند. تو
اهل بهشتى؟ ما اهل جهنمیمها، خوب این
نامفهمى دیگه. چقدر نافهم آدم باید باشه.
چرا خودتون رو توى یک جایگاهى قرار
مىدهید که دیگه هیچ پایگاه نداشته باشید.
تو دیروز رفته بودى تو جبهه حالا نمىدونم
رفته بودى یانرفته بودى، اگه رفته بود که
اینجورى نبود. والا به خدا. هى تهدید
مىکنه از آن‌جا، از آن‌جا آمدى آمدى، چى
چى رو آمدى، مسجد شما مسجد ضراره،
مىخواهه چه کار بکنه چه کار بکنه، برو
دنبال کار بنده خدا، بشین یک گوشهیى تو
به بکن. از این کارهایى که کردى، عذرخواهى
بکن از ملت. خوب دیدیم خودمون، جلوى خودمون
آمدند، نشون دادن عکسهاش هست، فیلمهایش
هست، همهاش، با چماق زدید تو سر مردم، و
خیانت به امانت مردم هم کردید، حالا هم
پاشدید حرف هم نزنیم هیچ چى، خوب دیگه حرف
زدن براى چیه، ما چه کار کردیم، به این
مردم مگر غیراز این که داریم مردم رو دعوت
به اسلام مىکنیم دعوت به دین مىکنیم،
دعوت به احکام مىکنیم. شما هم دعوت
مىکنید. بیاید برگردید به دامان ملت. به
ما مىگویند برگردید. خودتون برگردید.
شما که یک عده رو با تهمت بیرون کردید، یک
عده هم که باچماق بیرون کردید، یک عده دیگه
چى مانده دیگه، خودتون… خودتون، خودتان و
تفنگهاتون، ملت که بیچاره بىسلاح هستند.
اینها باید چه کار کنند. 

http://www.iranpressnews.com/source/065522.htm

نظرات 2 + ارسال نظر
آریو پنج‌شنبه 26 شهریور 1388 ساعت 16:24

حنای تو رنگ ندارد دگر
صوت تو آهنگ ندارد دگر
هرچه ز دین گفته بدی هیچ بود
راست تو پر ز خم و پیچ بود
در پس آن صورت دین دار تو
بود نهان سیرت خونخوار تو
لیک کنون چهر تو بی پرده شد
آنچه نباید بشود کرده شد
رهبریت نیست به جز ره بری
نیست به جز حقه و جز حق خوری
گرچه تورا ریش ولی ریشه نیست
بهر تو جز مفت خوری پیشه نیست
زیر عبای تو خری خفته است
خر که نه بل لاشخوری خفته است
ساختی از میهن ما مرده ای
لاشه ی میهن به دهان برده ای
میوه باغ تو به جز مرگ نیست
بر سر شاخ تو دگر برگ نیست
خوی تو یاد آور چنگیز بود
دولت تو دولت خونریز بود
گرچه تورا دست یکی از دوتاست
در همه جا دست تو در خون ماست
هیچ کسی از سر و دم گنده نیست
مثل تو از گندگی آکنده نیست
چون که تو گنده سر و دم گشته ای
دست به دامان اتم گشته ای
بمب اتم چاره کار تو نیست
چون که دگر کس به کنار تو نیست
نیست به جز منقل تو یار تو
کس ننشیند سر دیوار تو
رسم بدی از تو به پا مانده است
نام بدی از تو به جا مانده است
بود تورا نام "علی تار زن"
لیک شدی "قاتل بر دار زن"
نیست تورا یک سر مو آبرو
آب ز جو رفته نیاید به جو
دست کجت راهی صندوق شد
شیر نوشتیم ولی دوغ شد
هر چه ز ما در سبد میر شد
جور دگر نزد تو تعبیر شد
خیر نوشتیم و بلی خوانده شد
ما ننوشتیم ولی خوانده شد
راست کشیدیم و چه نا راست شد
ملت ما آنچه نمی خواست شد
کاشته شد سبز و سیه سبز شد
روح حقایق همگی نقض شد
بیعت ما بود به نام حسین
ریخته شد رای به جام حسین
لیک ز تو شعبده ای شد پدید
از سر صندوق در آمد یزید
رای من و ما به کجا رفت؟کو؟
آن همه آرا به کجا رفت؟کو؟
جمله فریاد همه بوده این
لیک تو با این همه از روی کین
خلق به جان آمده را کشته ای
ساخته ای از شهدا پشته ای
این همه کشتار برای چه بود
معرکه بازار برای چه بود
گریه تو گریه تمساح بود
اشک تو چون حقه روباه بود
این همه خون جمله گناه تو است
عاقبتی سخت به راه تو است
آتش این ظلم به کویت رسد
دست عدالت به گلویت رسد
خون ندا کاخ تو ویران کند
جشن تو را شام غریبان کند
صبح رهایی وطن سر رسد
دوره ظلم تو به آخر رسد
حبل متین همه باشد وطن
بهر خلاص از ستم اهرمن
واعتصمو جمله به حبل المتین
دولت تو بیش نپاید یقین

شیما پنج‌شنبه 26 شهریور 1388 ساعت 16:26 http://motevalede18tir.blogfa.com/

سلام
کارت قابل ستایشه
سبز باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد